سی و سه سالگی
مثل خیلی های دیگر سال قبل یکی از بدترین سال های زندگی ام بود ، به زبان نمی آورمش چون مامان بزرگ میگوید نگو مادر ، خدا قهرش میاد ، اما میتوانم بنویسم حتی اگر خدا بیاید بزند پس کله ام .
خداحافظ سی و سه
سلام سی و چهار
...................................................................................................
ابتدای صفحه