راننده آژانس از دم در خانه که دنده را گذاشت یک تا همین جا که مانده ایم در ترافیک چراغ قرمز جهان کودک یک بند حرف زده ، از زمین زمان و آسمان و ریسمان ... یک کله اش را هم نشنیده ام اما حواسم هست که گاهی سری تکان بدهم و حرف هایش را تصدیق کنم ...

خانم 70 سال از خدا عمر گرفتم یک روز حس نکردم تنهام ... همیشه خدا باهام بوده ... هر چی ازش خواستم بهم داده ... الان سالی یک بار میرم حج عمره ... دو سه بار هم میرم کربلا ... امام رضا هم خدا رو شکر دم دستمه و همیشه هم بهم حال داده ... دیگه چی بخوام از زندگی ؟ ها ؟

برای اولین بار در زندگی به معنای واقعی کلمه به آرامش و حس و رضایتی که در کلامش بود حسودی ام شد ...
...................................................................................................
ابتدای صفحه