عمه بزرگه عادت دارد ظهر جمعه نزدیک های ساعت 1 زنگ میزند که ناهار پاشو بیا اینجا ، آن موقعِ ظهر جمعه یا من خیلی با حوصله بوده ام و از صبحی پاشده ام توی آشپزخانه برای خودم پلکیده ام که نتیجه اش معده خالی و قابلمه غذای خوشمزه روی گاز و بشقاب و کاسه ماست و سالاد روی میز است یا آنقدر بی حوصله بوده ام که تا لنگ ظهر خوابیدم و تازه با موهای ژولیده پولیده خودم را از تخت کشیده ام بیرون و پتو و بالشت ام را کشیده ام تا جلوی تلویزیون و از آنجا ادامه ولویی های روز جمعه را پای بساط فیلم و تخمه ادامه داده ام که در هر دو حالت حتی حضور برد پیت در خانه عمه هم آنقدر وسوسه کننده نیست که از خانه بیرون بزنم ...
بعد خوب من حوصله ندارم این پاراگراف بالا را هر بار توضیح بدهم و خدا پدر تکنولوژی را بیامرزد که شماره تلفن تماس گیرنده را می توانم ببینم و راهم را بکشم بروم دنبال کارم و تلفن هی زنگ بخورد و زنگ بخورد و بعد قطع شود.
اما عمه ارا کی است و با ارا کی جماعت در افتادن یک عواقبی دارد که من هر چه بگویم تا پیه اش به تنت نخورد درک اش نمیکنی ...
جمعه داستان پارگراف بالا برای بار اِن + یک ام اتفاق افتاد ، آن موقع بوی سبزی پلو آشپزخانه ام را برداشته بود ، ماهی ها را سرخ کرده بودم با کوکو و ترشی و ...
تلفن را جواب ندادم و رفتم پی کار خودم ...
دیروز سر کار دو بار خطی که من همیشه جواب میدهم زنگ خورد و هر دو بار من هر چی الو الو گفتم کسی جوابی نداد ، یک بار هم وقتی از پشت میز بلند شده بودم تلفن زنگ خورد و همکارم برداشت و باز هر چی الو الو گفت کسی جواب نداد ...
امروز مامان زنگ زد گفت عمه زنگ زده گفته که هر چی به رکسی زنگ میزنم تا صدای منو میشنوه قطع میکنه ، بعد عمو زنگ زد که رکسی کجایی و عمه ات میگه تلفن قطع میکنی ، بعد زن عمو کوچیکه زنگ زد که آره عمه گفته که رکسی تا صدای منو میشنوه قطع میکنه ...
بعد من دو تا شاخ روی سرم درآمده بود که کی و کجا و اینا ... و تصمیم گرفتم قبل از اینکه خواجه حافظ هم در مزمت پیچاندن عمه غزل بسراید یک زنگ به عمه بزنم ببینم جریان چیه، و نتیجه اینکه عمه گفت آره من چند بار بهت زنگ زدم و هر چی الو الو کردم جواب ندادی و بعد عصرش فهمیدم تلفن خرابه بردم دادم درستش کردن ...
یکی بیاد این چاقو رو از دست من بگیره تا خودمو نکشتم ...
...................................................................................................
ابتدای صفحه