خوشا شیراز و ....
( بازار وکیل - سرای مشیر )
جمعه خودمان را رساندیم فرودگاه ، دو تا پرواز ساعت 6 به شیراز بود ، یکی مستقیم یکی هم با نیم ساعت توقف در اصفهان ، داشتم به مهتا می گفتم که کدوم آدم خلی با این پرواز تهران – اصفهان- شیراز میره شیراز که دیدم بلیط خودمان هم همان پرواز است ... سفر یک ساعته را 3 ساعته رفتیم.


میزبان مان یکی از بهترین ، مهربان ترین ، خوش تیپ ترین و دوست داشتنی ترین آدم های روزگار بود و هست البته...


تا آنجا که من دیدم راننده های شیرازی سبک منحصر به فرد خودشان را در رانندگی دارند . هر کس هر طرفی دلش بکشد می رود ، دور برگران ها را با زاویه نود درجه دور می زنند و به عابر پیاده هم به چشم سوخت اضافی نگاه می کنند. یک راننده تاکسی توصیه کرد که
خانم تا وقتی این جو هِستین مراقب باشین ، راننده هو با سرعت میاد میزِنه میکشتتون بعدش پیاده میشِه میگِه بیمه اش کِردُم واسه این روزو ..
ا
ین وُ که میچسبانن به آخر کلمه ها خیلی بامزه است.

داخل بنای ارگ کریم خان خانمی با بچه اش ایستاده بود ، بچه پرسید مامان کریم خان مال کدوم سلسله بوده ؟ مامانه گفت کریم خان زند مال دوره قاجاریه بوده دیگه ، آقایی که اونجا ایستاده بود و در مورد تاریخ زندیه توضیح میداد گفت خانم کریم خان زند !! معلومه که مال کدوم دوره است دیگه !!! خانمه گفت آهان درسته دخترم ، کریم خان زند مربوط به سلسله ساسانیه دیگه ...
آقاهه سکته کرد به گمانم ...


یکشنبه شب تولد دعوت شدیم ، تا آماده شدیم و رفتیم ساعت شد نزدیک های 9:30 ، من داشتم حرص میخوردم که الان سر شام می رسیم و خیلی زشت است و ...دیدیم هنوز هیچ کس نیامده ، تا همه جمع شوند شد 11، بزن و برقص شروع شد ، نزدیک های 1:30 کیک آوردند ، با خودم گفتم پس شام نمیدهند دیگر ، بعد دوباره بزن و برقص شروع شد ، نزدیک های 2:30 که چشم های من دیگر داشت آلبالو گیلاس میچید شام را سرو کردند و نزدیک های 4 صبح که باطری ما دیگر تمام شده بود و زدیم از مهمانی بیرون 98 درصد مهمان ها هنوز سرحال و با انرژی بودند.


تازه عمه آن آقایی که تولدش بود داشت برای فردا ناهار هم برنامه بیرون از شهر میگذاشت..


خدایی در فامیل ما آخرین رکورد بزن و برقص مربوط به عروسی پسر دایی ام است که تا 1صبح طول کشید.


ساعت 11 صبح بیشتر مغازه ها هنوز تعطیل بودند که ...


فالوده شیرازی هم خیلی بهتر از فالوده یزدی است...


برعکس تهران که مدام به آدم استرس می دهد شیراز و مردمانش خیلی آرام و ریلکس و شاد به نظر میرسند.

آنقدر از شیراز خوشم آمد که اگر روزی بخواهم شهر دیگری زندگی کنم انتخابم حتما شیراز خواهد بود.

پ ن : گیج بازی درآوردم و ایمیل جی میلم را چک نکردم ، برگشتم دیدم که چند نفری از دوستان بلاگی از شیراز برایم ایمیل زده اند ، متاسفانه نشد که همدیگر را ببینیم ، اگر دعوتم کنین اردیبهشت با کله می آیم...
...................................................................................................
ابتدای صفحه