شانزدهم مرداد ماه ۱۳۸۶
: ببخشید... من شما رو قبلا یه جا دیدم.... آاممم فکر کنم مهمونی خونه پریسا ....
: راستش چهرتون اصلا برام آشنا نیست ....
: یادتون نیست خوردم زمین و کیک از دستم افتاد و خراب شد ؟
: اوومم .... راستش نه ....البته میدونین من زیاد به اطرافم و قیافه آدم ها دقت نمیکنم ...
: من با دوستم اومده بود، قد بلند بود ......
: آها یادم اومد ....قد بلند بود؟... موهای مشکی بلند داشت ؟ بلوز سفید با طرح های مشکی تنش بود ؟ یک دامن کوتاه هم پاش بود .... عجب هیکلی داشت ...چه چشم های گیرایی ، باحال هم می رقصید.... دوستتون بود ؟ الان کجاست ؟ این دفعه نیومده باهاتون؟
...................................................................................................
ابتدای صفحه