وقتی در جمع همکارها یا بین دوستان حرف از فلان سریال یا اخبار یا برنامه تلویزیون میشد یکی از این ژست های روشنفکری میگرفتم یعنی که واه ...من به جای اینکه وقت عزیزم را پای تلویزیون هدر بدهم کتاب می خوانم آن هم فقط از سلین و ملین و گلین و... یا فیلم میبینم آن هم فقط از کشیلوفسکی و تاراکوفسکی و کوپولوفسکی و ژیگولوفسکی و اینها.... ( یعنی مثلا کارم خیلی درست است) یا می گفتم اصلا وقت نمی کنم تلویزیون نگاه کنم ،( و من اصولا ساعت 6 خانه هستم و تا ساعت 10 حداقل 4 ساعت بی کارم)
این روزها که تلویزیون ندارم هی با خودم می گویم .... آخ الان پرستاران داره، اِه الان زیر تیغ پخش میشه، اوخ الان وقت اون سریال ایتالیایی است که دکترش خوشتیپه ، وای الان باغ مظفر پخش میشد، آخی یاد اخبار ساعت 9 به خیر، وای الان وقت اون سریال ایرانی است که اسمش یادم نیست، وای کبری یازده ، آخ عمو پورنگ .....
...................................................................................................
ابتدای صفحه