ظاهرا آن سامانه پرفشاری که قرار بود سیل دراستان مازندران جاری کند یک جایی وسط آسمان گم شد، این دو روز هوا کاملا آفتابی بود و حتی شب در ارتفاعات اطراف آمل هم باران نبارید.

داشتم فکر می کردم چقدر خوب بود اگر می توانستم بعضی از روزهای زندگی ام را که پاک کنم، انگار اصلا وجود نداشته اند ، دیدم این جوری نیمی از زندگی ام را از بین می رود.

باید یاد بگیرم که وقتی می دانم کاری اشتباه است انجامش ندهم که بعدش لازم نباشد بنشینم خودم را هی سرزنش کنم. شاید حتی در بیست و نه سالگی هم آدم باید مدام یاد بگیرد.

توانایی هایم اندازه ای دارد و زندگی هم انقدر این روزها بالا و پایین دارد که متعادل نگه داشتن شخصیت و رفتار کار سختی است. سعی نمی کنم همیشه آدم خوبه باشم، خیلی پیش می آید که آدم بده هم باشم. فقط سعی می کنم همیشه باشم.
...................................................................................................
ابتدای صفحه