من از میان راه باریک مخصوص دوچرخه سواری و او از روی سنگفرش کنارش آرام قدم میزدیم و یادم نمی آید چی شد که حرف از در و دیوار و فک و فامیل و همسایه و سوپور محل و اینها رسید به ماهواره و تاثیرش در خانواده ها و همان موقع رسیدیم به دختر و پسر کم سن و سالی که میان دو تا درخچه کوتاه کاج توی تاریکی نشسته بودند و عین دو تا گنجشک عاشق داشتند ......... داشتند .....
فکر بد نکنید گنجشک های عاشق فقط به هم نوک می زنند !
بعد دوباره نمی دانم از کجا حرف کشید به ایدز و راه های انتقال و آمارش در ایران و درست همان موقع که رسیدیم به درخت کوتاهی که شاخه هایش راهمان را بند آورده بوند و او با دست شاخه ها را گرفت و عقب برد و سرش را کمی خم کرد که رد شود گفتم الان توصیه میشه حتی موقع اورال سکس هم از کاندوم استفاده کرد. همان طور که شاخه ها را گرفته بود برگشت و با تعجب پرسید: چی؟ اورال سکس؟ با حالت نامطمئن آدمی که از عکس العمل طرفش نگران است گفتم آره سکس دهانی. مکث کرد سرش را خم کرد و با لحن متعجب و سوالی تکرار کرد سکس دهانی؟! رد شد و شاخه ها را ول کرد توی صورت من و پرسید مگه از راه بوسیدن هم ایدز منتقل میشه ؟
...................................................................................................
ابتدای صفحه