گفتم دلم می خواد اگر پولدار شدم یک کتابفروشی کوچولو بزنم با در و دیوار چوب قهوه ای تیره عین همونی که اون خانمه توی فیلم you have got mail داشت، همون فیلمی که تام هنکس بازی می کنه با اون خانمه که اسمش همون موقع سر زبونم بود ولی حسین گفت مریلین مونرو و اون وقت مریلین مونرو اومد جای اون خانمه رو گرفت و دیگه هر چی فکر کردم اسمش یادم نیومد، داشتم رانندگی می کردم و اسم خانمه رفته بود روی اعصابم. این جور موقع ها همیشه زنگ می زنم شهاب که یه جورایی دایره المعارف سینمایی به حساب میاد و از قضا شهاب عین مامور مخفی های آمریکایی عادت داره شش ماه یه بارموبایلشو عوض می کنه و آخرین باری که باهاش تماس داشتم هفت ماه پیش بود، یه بار گرفتم در دسترس نبود انگار، بعدش دیگه حواسم رفت به این آهنگ هی خانوم کجا کجا دوست دارم به خدا و داشتم قر و قنبیل میومدم که موبایل زنگ خورد و اسم شهاب افتاد روی صفحه. کلی که احوال پرسی کردم به نظرم اومد که صداش عوض شده، این بود که محض اطمینان پرسیدم شهاب خودتی؟ آقاهه گفت نه خانوم شهاب شش ماه پیش شماره شو به من فروخته و شما 10 دقیقه پیش زنگ زدین و حرف نمیزدین و هی میگفتین هی خانوم کجا کجا !!؟ حالا من زنگ زدم بگم که من خانوم نیستم !

پ ن :
1- آخرش اسم خانمه یادم نیومد...
2- آقاهه شب دوباره زنگ زد می خواست مطمئن بشه که شهاب پیدا شده!!
...................................................................................................
ابتدای صفحه