سوهان
ناخن مصنوعی اش را انداخت توی بشقاب، گفتم یادت باشه موقع رفتن ببریش. گفت تازه چسبونده بودمش هنوز خوب خشک نشده بود.
لیوان چایی اش را برداشت . در جعبه سوهان را باز کردم و نگه داشتم جلویش. خم شد ، مکث کرد و یکی برداشت و پرسید سوغاتیه؟ سرم را تکان دادم. گفت کلی کالری داره، یک پَر نارنگی گذاشتم دهانم و گفتم تو که مشکلی نداری، بند تاپ حریرش را از روی بازو بالا آورد و انداخت روی شانه ، نگاهی به هیکلش انداختم، به جز خالکوبی روی بازو به نظرم تغییری نکرده بود. تاپش را بالا زد، گوشت بالای شکمش را با دست گرفت و گفت میبینی این قبلا نبود، این دو هفته کلی چاق شدم ، 4- 5 روزی که برگشتم یک کم لاغر شدم. تاپش را مرتب کرد و گفت سکس آدمو لاغر می کنه.
...................................................................................................
ابتدای صفحه