مثل اون موقع ها توی خونه خودمون میاد میشینه روی کمر من. می گم جسارتا فکر نمی کنی من دارم له میشم. تکون نمی خوره. جدی دارم له میشم. خنده ام گرفته. زور می زنم که تکونش بدهم. تکون نمی خوره. دستمو می برم زیر بغلش ، غلغلکیه، از جا می پره ، دستا و پاهامو میگیره و به قول خودش فیتیله پیچم می کنه. حالا دیگه جدی دارم زیر تنه اش له میشم. میگم آتیش بس. میگه پول زور بده. همه زورمو جمع می کنم و محکم با مشت می کوبم روی کمر و شونه هاش که شاید از جاش بلند بشه. میگه آخیش مرسی، یک کم مشت و مالم بده!
...................................................................................................
ابتدای صفحه