خوب من یک لباسشویی 5 کیلویی دارم که با دو سه تا تکه لباس پر نمی شود. من هم حوصله ندارم هر روز که می روم خانه جوراب و بلوزم را با دست بشورم. این است که هر روز لباسها را شوت می کنم توی ماشین و منتظر آخر هفته می مانم که ماشین پر شود. بدی اش به این است که یک روزی مثل امروز پیش می آید که نه یک بلوز تمیز دارم نه یک جفت جوراب تمیز .
حالا که صاحب گوشی جدید شده ام ( همان هدیه کذایی داداشم) برای تلفن خانه خودمان آهنگ godfother را گذاشته ام و برای شماره تو هم آهنگ فدای سرت اگه من خیلی تنهام کامران و هومن.

خدا خطاب به رکسی : حالا انقدر بگو تنها هستم و تنها هستم تا برینی توش!

مهمان داشتیم و طبق معمول کیانا سرماخورده بود . می خواستم بستنی بیاورم و برای اینکه متوجه نشود از مامانش پرسیدم Ice cream بیارم اشکالی نداره؟ کیانا تندی گفت بستنی ؟ بستنی می خوای بیاری؟
یعنی چی که بچه این سن و سال انگلیسی بلد است. آدم دیگر هچ کجا احساس امنیت نمی کند.
...................................................................................................
ابتدای صفحه