مامان یک عمر را سپری کرده فقط به خاطر آدم ها، به خاطر مادرش،به خاطر پدرش،به خاطر خواهرها و برادرهایش ،به خاطر شوهرش، به خاطر دختر و پسرش ، به خاطر جامعه، به خاطر دوست، به خاطر همسایه ، به خاطر...

قسم می خورم که آدم ها را به خاطر دیگران دوست نداشته باشم.

آن مهمانی 70 نفره را بر خلاف میلم رفتم، به خاطر دل مامان.
به خودم نگاه می کنم و زندگی پیش رویم ، چقدر شبیه مادرم هستم.

...................................................................................................
ابتدای صفحه