کلی منتم را می کشد و التماس می کند تا راضی می شوم پیراهن هایش را اتو کنم. در ازای هر پیراهن 2000 تومان کاسب می شوم. تی شرت هایش را هم چون نمی تواند توی ماشین لباسویی بیاندازد 2000 تومان میگیرم و می شورم.

نصفه شب چراغ را روشن می کند و می آید سراغم و می گوید پولم را پس بده آبرویم را بردی پشت تی شرتم یک لک گنده دارد.
...................................................................................................
ابتدای صفحه