هزار بار به مامان گفته ام وقتی حمام هستم بی خبر در را باز نکند. در را که باز می کند و جیغ من هوا می رود می گوید خوووووب حالا انگار من نگاهش کرده ام. کلا به درهای بسته حساسیت دارد انگار. بعد می گوید من که در زدم. توی این سالها دیگر فهمیده ام مامان در را طوری نمی زند که به منزله هشدار باشد. این خانه 67 متری که هیچ گوشه دنجی برای خلوت کردن ندارد. .یک اتاق خواب دارد که سر تا ته اش را راه بروی یا به میز می خوری یا به تخت یا به در و دیوار.یعنی کلا دو قدم که برداری باید برگردی. پذیرایی و آشپزخانه اش هم که هیچ سوراخ سنبه ای برای قایم شدن ندارد. فقط حمام است که می توان مدتی را تنها ماند و بعد هم سرخی چشم ها را به شامپو و صابون نسبت داد.
...................................................................................................
ابتدای صفحه