نوشی این شانسو داره که از طرف خانواده اش حمایت بشه. آنقدر استقلال مالی داره که بتونه سر کار نره و خونه بگیره و خودش از بچه هاش مراقبت کنه. در این دنیای مجازی دوستانی داره که نگرانش هستن و براش لینک میزارن و امضا جمع می کنن و پیگیر مشکلاتش هستن.
خاله من این شانسو داره که خودش کار می کنه و از طرف خانواده اش هم حمایت میشه وتونسته بعد از جدایی از همسرش با چنگ و دندون بچه ها و زندگیشو حفظ کنه .
من بیشتر به اون زنهایی فکر می کنم که استقلال مالی برای نگهداری از بچه هاشون ندارن. اونایی که خانواده هاشون ازشون حمایت نمی کنن.زنهایی که بعد از جدایی تا آخر عمر داغ ننگ مطلقه بودنو روی پیشونیشون نگه می دارند. زنهایی که درد تنها بودن و نگاه جامعه و آدمها رو تحمل می کنن و دم نمی زنن.زنهایی که هیچ قانونی برای گرفتن حقشون وجود نداره. زنهایی که شاید هر روز توی خیابون و تاکسی و سوپر و محل کار از کنارشون رد میشیم بدون اینکه بدونیم در درونشون چی میگذره.
...................................................................................................
ابتدای صفحه