چکمه های نویی که خریده ام صدا می دهند.
روی نوک انگشتان پا راه می روم. باز هم صدا می دهند.
قیژ قیژ
آهسته و آرام راه می روم.باز هم صدا می دهند.
همکارم می گوید از صدای کفش هایت معلوم است از کدام اتاق به کدام اتاق می روی.
چکمه های نویی که خریده ام را می پوشم.
و دیگر روی نوک انگشتانم راه نمی روم.
قیژ قیژ
صدایش را می شنوی؟ چکمه های نویم را می پوشم و راه می افتم .
شاید از صدایشان بتوانی مرا پیدا کنی.
...................................................................................................
ابتدای صفحه