تا به کی باید رفت از دیاری به دیار دیگر
نتوانم، نتوانم جستن هر زمان عشقی و یاری دیگر
کاش ما آن دو پرستو بودیم
که همه عمر سفر می کردیم
از بهاری به بهار دیگر

(فروغ)

نگاه من ، دلم برایت می سوزد. دستهای من، دلم برایتان می سوزد.
دلم برای دلم هم می سوزد.
...................................................................................................
ابتدای صفحه