دهم تیر ماه ۱۳۸۲ هنوز خونه عمه هستم و اینترنت دارم.
ولی برای نوشتن وبلاگ باید کافی نت بیام.چون پسر عمه ا م خیلی تیزه و می فهمه بلاگ دارم با دو تا از بچه های بلاگ نویس شام رفتیم بیرون. خیلی خوش گذشت هر چند دو تایشون دست به یکی کردن و کلی منو سر کار گذلشتن!!!! گاهی توضیح دادن یک رابطه برای بعضی از افراد خیلی مشکله. پیش یکی از دوستانم تعریف یکی از بچه های بلاگ نویس رو میکردم . یک دفعه پرسید چند سالشه؟ گفتم : 30 یا کمتر . گفت : تورش کن .!!!! ای بی عرضه . یک کم بلد نیستی مخ بزنی!!!! راستش دهنم ار شدت تعجب باز مونده بود. همون لحظه یاد اون تیکه از داستان بانو با سگ ملوس (انتوان چخوف )افتادم . اونجایی که کاراکتر مرد داستان با شوق از زنی تعریف میکنه که در تعطیلات با هم آشنا شدن و هم صحبتش یک دفعه میگه راست گفتی پیتر ایلیوویچ ماهی سرخ کرده اش بوی گند میداد!!!! ![]() ...................................................................................................
|
![]() باغ بی برگی roksana@gmail.com دیگران گذشته ها گذشته |