خانه اي روي آب داستان مرديست كه از زندگي اشباع شده،به ظاهر مرفه و آراسته،و در باطن منحط و فقير و افسرده.
شنيدم فيلم خانه اي روي آب اجازه اكران گرفته.چند روز پيش فيلمنامه اشو خوندم. نميدونم فرمان آرا چه مقدار از فيلمنامه اصلي رو حذف كرده
يا فيلم ساخته شده چه اندازه با متن اين فيلمنامه چاپ شده هماهنگي داره ولي به نظر من بهتره به بچه هاي زير 14 سال اجازه ديدن اين فيلم رو ندن.
يك قسمت از متن كتاب رو مينويسم خودتون قضاوت كنين.
داحلي.شب.منزل دكتر لطيفيان
هر 4 نفر حدود 50 تا 60 سال دارند.به نظر ميرسد كه همه مثل دكتر سپيدبخت(رضا كيانيان) يا دكتر ويا آدم حرفه اي ديگري مثل معمار و
مخندس ساختمان هستند.دو نفر از چهار نفر اندامهاي نسبتا متناسبي دارند ولي دكتر سپيدبخت و دكتر لطيفيان هر دو اضافه وزن دارند.
ايرج سمندرپور:خب دكتر!از دنياي زنان چه خبر؟
(معلوم است كه به دكتر سپيدبخت گوشه كنايه ميزند)
دكتر سپيدبخت: هر روز كه به كارم ادامه ميدم بيشتر بر اين عقيده راسخ ميشم كه زنان موجودات پر قدرت و در عين حال آسيب پذيري هستند.
در حالي كه مردها ضعيف و نود درصد احمق و متعصبند.
دكتر نيرومند: حالا تو ميخواي خانم بازي كني چرا اين قدر تو سر مردا ميزني؟!!!
دكتر سپيدبخت:كاشكي ميشد بزنم توي سرشون .مرتيكه 10 تا بچه داره باز زنش حامله اس.وقتي ميپرسم چرا؟ ميگه خدا نونشونو ميده!!
ايرج سمندرپور:خب!چرا زنه جلوگيري نميكنه؟
دكتر سپيدبخت:براي اين كه اگر اين كارو بكنه مرده فوري ميره سرش هوو مي آره.
دكتر لطيفيان:از مرده پرسيدن پرسيدن موقع سكس با زنت حرفم ميزني؟گفت آره اگه تلفن دم دستم باشه!
(همه ميخندند)
سمندرپور:حالا دكتر بگو ببينم هنوز هم دختراي خوشگل پيش تو ميان و تو هم دست رد..........
دكتر سپيدبخت: مزخرف نگو!تو داري به وجدان حرفه اي من توهين ميكني.به علاوه من همين طور كه شكمم نشون ميده
به اين نتيجه رسيدم كه فرق لذت خوردن نون خامه اي و سكس حداكثر ده درصده!!
تازه اين ده درصد نون خامه اي چندين حسن مهم داره:اولش اينكه رضايت طرف شرط نيست!دوم عملكرد شما مهم نيست!سوم همه جا ميتوني اين كارو بكني
تو ماشين تو پياده رو تو مغازه.چهارم اين كه نون خامه اي غسل هم نداره!
دكتر لطيفيان:اگر كسي پيش ما مياد فقط به خاطر پولمونه!پيش ما اگر ميان براي كيفيته!پيش جوونا اگر ميرن بابت كميته!
دكتر لطيفيان : شما چه كيفيتي تحويل ميدين كه بدون وياگرا سال به سال كاري ازت بر نمياد؟
دكتر سپيدبخت:آره يادتونه قبل از وياگرا هميشه ما حال زيباي خفته رو ميپرسيديم؟
.........
...................................................................................................
ابتدای صفحه