كوري (هيولاي سفيد)
ترجمه هاي مختلقي از اين كتاب چاپ شده كه بهترين آنها ترجمه آقاي مهدي غبرائي است. ژوزه ساراماگو نويسنده پرتغالي در 1992 به دنيا آمد و در سنين ميانسالي نوشتن را آغاز كرده و از سن 55 سالگي به طور مدام به نويسندگي روي آورد و آثار مهمش را بعد از آن نوشت.
(بالتازار و بليموندا ، سال مرگ ريكاردو ويش، انجيل به روايت عيسي مسيح، بلم سنگي ، تاريخ محا صره ليسبون،كوري ، همه نامها)
درباره سبك وسياق ساراماگو چند نكته حائز اهميت است،ساراماگو از ميان علائم سجاوندي تنها نقطه و ويرگول را به كار ميبرد و از ساير علامات مطلقا ميپرهيزد،
جمله هاي طولاني به كار ميبرد و گاهي درون يك جملهء بسيار طولاني زمان هم تغيير ميكند،به همين دليل گاهي گوينده گم ميشود و همين امر سبب سردرگمي خواننده ميشود.
كوري يك حكايت اخلاقي مدرن است،
يكي از سبكهاي نويسندگي ساراماگو در كوري حذف اسامي خاص شخصيتهاي داستان است،هيچ يك از شخصيتهاي كتاب كوري داراي اسامي خاص نيستند
بلكه با اسامي نظير (همسر دكتر)،(زن مردي كه اول كور شد)،(پيرمرد يك چشم) و ... ناميده ميشوند.
داستان كوري در يك چهار راه آغاز ميشود،در متن كتاب كاملا مشخص ميشود كه اين كوري حقيقي نيست ،بلكه يك كوري مجازيست،
به همين علت مبتلايان به اين كوري همه چيز را سفيد ميبينند ، در حالي كه در كوري قيزيكي تمام رنگها از بين ميروند و همه چيز در سياهي غرق ميشود.
كوري شيوع پيدا ميكند و كوران از خانه و كاشانه خود آواره ميشوند،نويسنده تمام قدرت خود را به كار ميگيرد تا زشت ترين و كثيف ترين و سخت ترين وضع ممكن را براي
كوران ترسيم كند.
كوري در واقع دشنامي است كه نويسنده نثار جوامع بشري ميكند ، جوامعي كه محبت انسانها به يكديگر در آن روز به روز ضعيفتر ميشود.
نكته ديگري كه در آثار ساراماگو ديده ميشود احترام خاصي است كه براي زنان قائل است،
او از وقتي كه ازدواج كرده تمامي كتابهايش را به همسرش تقديم ميكند.(خدا رو شكر بالاخره يكي عاقبت به خير شد)
در تمام رمانهايش زنها در هر مرتبه و مقامي كه هستند و هر شغل و نقشي كه دارند منشاء محبت و واجد خصلتهاي شريف انساني هستند،(قابل توجه آقايان مجرد)
در كوري تنها كسي كه كور نميشود يك زن است(همسر دكتر)،
كوري تلخترين رمان ساراماگوست.
(برگرفته از مقدمه كوري)
واقعا اگر زماني چنين اتفاقي بيفته ، با وجود اين همه تكنولوژي كه امروز در اختيار ماست، آيا انسانها به همون وضعيتي دچار ميشن كه در كوري توصيف شده؟
چه تعداد از افراد ميتونن در يك چنين وضعيتي انسانيت خودشون رو حفظ كنن؟ چند نفر از ما ميتونيم در يك وضعيت بحراني شرافت انساني خودمون رو حفظ كنيم؟
چند نفر از افرادي كه ميشناسيم و دوستشون داريم در چنين وضعيتي در كنارمون ميمونن؟
قضاوت سختيه.
اول بايد خودمون رو محك بزنيم!!!!!!!!!!
...................................................................................................
ابتدای صفحه