پس از سفرهاي بسيار و
عبور از فراز و فرود امواج اين درياي توفانخيز
برآنم
كه در كنار تو لنگر افكنم
بادبان برچينم
پارو وا نهم
سكان رها كنم
به خلوت لنگرگاهت در آيم و
در كنارت پهلو گيرم

آغوشت را بازيابم
استواري امن زمين را
زير پاي خويش


مارگوت بيكل
...................................................................................................
ابتدای صفحه