نميدونم چي شده
فقط ميدونم كلافه ام
سر در گم
گيج
مثل آدمي كه يك دفعه از خواب بيدار ميشه
ميبينه وسط بيابونه
نه وسط دريا
دريا بهتره
دريا
دريا
چقدر دلم ميخواد الان كنار دريا باشم
با پاي برهنه روي شناي ساحل راه برم
موج بياد پاهامو بشوره
تنم
روحم
همه رو بشوره ببره
بشم يك آدم ديگه
دلم ميخواد برم يك جاي دور
جايي كه آدمهايي كه الان دورو برم هستن نبينم
هيچ كس منو نشناسه
ديگه نقش بازي نكنم
خودم باشم
خودم
ركسانا روح دريا عشق و زندگي
...................................................................................................
ابتدای صفحه