در طول این 28 سال حتی به تعداد انگشتان دست راستم هم جمله دوستت دارم را به زبان نیاورده ام ،نه برای پدر و مادر و برادرم،نه برای دوستان نزدیکم و نه برای همه کسانی که دوستشان داشته و دارم.اشکال اینجاست که من عادت کرده ام اشتباهاتم را مدام تکرار کنم.

کیانا دیشب گیر داده بود که خواب دیده که که کاوه به اینجای کتش ( با دستش روی سینه اش را نشان میداد ) گل زده بود و خودش هم لباس سفید پوشیده بود و ماکسیما هم خریده بودند و با هم عروسی کردند. این بچه کلا ذهنش همه اش درگیر عروسی و لباس سفید و اینهاست. از این لحاظ حق دختر عمویش را هم خورده است.

آقایون محترم ترا به خدا خواهش می کنم هیچ وقت ادعا نکنین که خانم ها را می شناسین. آقا جان به پیر به پیغمبر ما شناخته شدنی نیستیم.ما ملغمه ای هستیم از احساسات و منطق که خودمان هم نمی دانیم کی و کجا کدام بر کدام غلبه می کند.
...................................................................................................
ابتدای صفحه